نوشته های پیراشکی و پیراشکی خور

من ( پیراشکی خور) و عسلم ( پیراشکی) اینجا حرفامون را می نویسیم

نوشته های پیراشکی و پیراشکی خور

من ( پیراشکی خور) و عسلم ( پیراشکی) اینجا حرفامون را می نویسیم

عناوین یادداشت‌ها

  • دردهای خاموش یکشنبه 7 مهر‌ماه سال 1392 00:00
    از بی مهری و سردی و تلخی روزگار بد جور دلم گرفته. بغضی سنگین داره خفم میکنه.دلم میخواد با داد و فریاد گریه کنم و از دست روزگار شکایت کنم. اما پیش کی؟؟؟؟ هر چی بدبختی سرم میاد خودم مقصرم.خودم که خریت رو به اوج رسوندم. اینهمه سال درد و ناراحتی رو بخاطر یه نفر آره یه نفر تحمل کردم.هرچی گفت هرچند برخلاف اعتقاداتم و میل...
  • پدر... پنج‌شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 23:54
    سلام دوست جونیا امیدوارم همتون خوب باشید ولی من و پیراشکی خور جونم اصلا خوب نیستیم آخه بابای پیراشکی خور جونم توی یه حادثه رانندگی رفت پیش خدا و ما رو تنها گذاشت دوست جونیا برای باباییمون دعا کنید آخه خیلیییییییییی بابای خوب و دوست داشتنیی بود پیراشکی خور جونم تسلیت میگم پی نوشت: ببخشید دیگه حوصله ندارم بیشتر از این...
  • من بعد از تو ... جمعه 15 شهریور‌ماه سال 1392 18:29
    این روزها حالم خوب است خوب ِ خوب !! نه نشانی از دلتنگی و نه وسوسه ای از دل بسـتگی !!! نوشتنم را بهانه ای نیست جز گفتن این که "من" بعد از "تو " ........ به هیچ "او"یی اجازه "ما" شدن نداده ام ......
  • مدیون .... جمعه 15 شهریور‌ماه سال 1392 18:27
    آهای....… با توام!!!! تا آخر عمرت مدیونی!!!!! به کسی که باعث شدی بعد از تو دیگه عاشق هیچکس نشه ! ... میفهمی …
  • عاشق جمعه 15 شهریور‌ماه سال 1392 18:25
    شیر نری دلباخته ی آهوی ماده شد . شیر نگران معشوقه بود و میترسید به وسیله ی حیوانات دیگر دریده شود . از دور مواظبش بود … پس چشم از آهو برنداشت تا یک بار که از دور او را می نگریست، شیری را دید که به آهو حمله کرد . فوری از جا پرید و جلو آمد . دید ماده شیری است . چقدر زیبا بود، گردنی مانند مخمل سرخ و بدنی زیبا و طناز داشت...
  • محال...... جمعه 15 شهریور‌ماه سال 1392 18:08
    من حتی اگر بخواهم ... روزی تو را فراموش کنم ... نمیتوانم .... چون عطر جا مانده ی تنت بر پیراهنم ... هنوز مرا دیوانه میکند .... شوریده و عاشق ... درست مثل روز اول !!! فراموش کردنت امریست محال !!!!
  • دلـم گرفته از دنیا... یکشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1391 01:32
    از این روزهایی که اسم زندگی و زنده بودن رو واسه خودش یدک می کشه!! دلـم تنگه برای هر روز یا لـحظه ای که از عمـرم می گذره ، بدون ذره ای از هیجان ، از رویاهای آینده ام ! لطافـت رفته و بـی تفاوتـی تـمام وجودم رو فرا گرفتـه ! کجاست اون دنیایـی که برام پر بود از پاکی و لطافـت ! دلـم تنـگه برای لـحظه ای که تـوان گریستن داشتم...
  • ... دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1391 10:44
    دلت تنگ یک نفر که باشد تمام تلاشت را هم که بکنی تا خوش بگذرد و لحظه ای فراموشش کنی فایده ندارد تو دلت تنگ است دلت برای همان یک نفر تنگ است تا نیاید تا نباشد هیچ چیز درست نمی شود.....!
  • مترسک سه‌شنبه 9 آبان‌ماه سال 1391 10:21
    مترسک را دار زدند ، به جرم دوستی با پرنده...! که مبادا تاراج مزرعه را به بوسه ای فروخته باشد....
  • آن روزها.... دوشنبه 8 آبان‌ماه سال 1391 11:37
    آن روزها : تو و بوسه های داغ … این روزها : مـن و داغ بوسـه ها …
  • آری رفت... دوشنبه 10 مهر‌ماه سال 1391 00:33
    یه وقــــتایی که دلت گـرفته ؛ بغض داری ، آروم نـیستی ! دلت بـــراش تـنگ شده .... حـوصله ی هـیـچـکسو نـداری ! ...به یــاد لحظه ای بیفت کـه : اون هــمه ی بی قـراری هــای تـو رو دیـــد؛ امــا .... چـشمـاشـو بست و رفــت. آری رفت...
  • تو شهری که تو نیستی.... دوشنبه 10 مهر‌ماه سال 1391 00:21
    » تو شهری که تو نیستی، خیابون شده خالی دیگه هر چی تو دنیاس دارن رنگ خیالی تو که نیستی منو ویلون تو خیابون ببینی تو که نیستی منو با این دل داغون ببینی بی تو غمگینم از این فاصله ی سال و زمونا تا تو برگردی می شم دود و می رم تو آسمونا اون نگاه گرم تو یادم نمی ره بوسه ی بی شرم تو یادم نمی ره … «
  • به خودم گفتم..... یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1391 22:48
    به خودم گفتم: طرفت کور نیست فقط چشاشو رو خیلی از بدیهات بسته همین ! پس آدم باش.... دعایت میکنم هر شب به عطر میخک و مریم الـــــــــهی در دلت هرگز نباشه غصه و ماتم
  • هیچکس دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1391 01:15
    وقتی یه آدم میگه هیچکس منو دوست نداره ،منظورش از هیچکس یک نفر بیشتر نیست . . .همون یه نفری که واسه اون همـــه کسه ! ...
  • دلتنگی... جمعه 24 شهریور‌ماه سال 1391 16:59
    دلم برای قدیمیهای یک نفر تنگ شده ... این آدم جدید ، دیگردل مرا تنگ نمی کند ... ----------------------------------- برگرفته از پروفایل دوست خوبم مرضیه نوروزی
  • تولد من جمعه 3 شهریور‌ماه سال 1391 03:03
    امروز روز تولد پیراشکیه ولی هیچکی دوستش نداره و براش جشن نگرفته گفتم خودم بیام برای خودم جشن بگیرم پیراشکی جون تولدت مبارک دوست جونیا بفرمایید کیک پی نوشت :
  • تولدت مبارک سه‌شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1391 03:51
    نمی دانم که دانستی دلیل گریه هایم را نمی دانم که حس کردی سکوتم را ولی دانم که می دانی من عاشق بودم و هستم وجود ساده ات بوده که من اینگونه دل بستم عزیزم همیشه عشق من هستی و خواهی بود تولدت مبارک تفلد تفلد تفلدت مبارک پیراشکی خور جونم تفلدت مبارک ------------------------------------------------ پی نوشت : پیراشکی خور...
  • کلافه ام جمعه 30 تیر‌ماه سال 1391 21:32
    کلافه ام درست شبیهِ لحظه ای که مادربزرگ نمی تواند سوزن نخ کند ...!!
  • من خوبم... سه‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1391 00:57
    با تو نیستم تو نخوان با خودم زمزمه میکنم . . . من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام فقط کمی تو را کم اورده ام یادت هست؟ میگفتم در سرودن تو ناتوانم؟ واژه کم می اورم برای گفتن دوستت دارمها؟ حالا تـــمــــــــام واژه ها در گلویم صف کشیده اند با این همه واژه چه کنم؟ تکلیف اینهمه حرف نگفته چه می شود؟ باید حرفهایم را...
  • من........ دوشنبه 12 تیر‌ماه سال 1391 13:53
    من ... میان همهمه های تمام بادهای سهمگین جهان ، میان سیاهیِ این روزهای خاکستری ام .... میان تمام نمیدانم های تو و میدانم های دلم دارم غرق می شوم ... ندیده بودی تمنای دلم را ؟؟؟
  • راز پنهانی پنج‌شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1391 22:40
  • انتظار چهارشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1391 01:27
    در خلوت دلم ، در همنشینی با غمها ببین که چگونه میریزد اشک از این چشمها این چشمهای خیس ، همان چشمهاییست که تو خیره به آن بودی در لحظه دیدار... میفهمی معنای دلتنگ شدن را ، میفهمی معنی انتظار را؟
  • تقدیم به پیراشکی خور جونم سه‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1391 14:10
  • سکوت سه‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1391 12:41
    آنقدر فریادهایم را سکوت کرده ام ، که اگر ،به چشمانم بنگرید ، کر میشوید.....
  • ...... سه‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1391 01:10
    آرزوی خیلی ها بـــــــودم... از آن دست نیافتنی هایشان... ســـــــاده اسیـــــــرت شدم!!! که قـــــــدر ندانستی...
  • دوست دارم.... سه‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1391 00:26
    من خدای آسمان را- کهکشان را دوست دارم من پل رنگین کمان را - آفتاب مهربان را دوست دارم ابرهای پر ز باران - کوهساران- ماهتاب و لاله زاران من تمام مردم خوب جهان را دوست دارم عاشقان ناتوان را - عشق های بی امان را - من تمام شاپرکهای جهان را دوست دارم دوستی های نهان را - خنده های ناگهان را- من تمام درد های تلخ و شیرین جهان...
  • از خدا خواستم یکشنبه 14 خرداد‌ماه سال 1391 18:06
    از خدا خواستم من از خدا خواستم، نغمه های عشق مرا به گوشت برساند تا لبخند مرا هرگز فراموش نکنی و ببینی که سایه ام به دنبالت است تا هرگز نپنداری تنهایی . ولی اکنون تو رفته ای ، من هم خواهم رفت فرق رفتن تو با من این است که من شاهد رفتن تو هستم.....
  • تولد وبلاگمون مبارک یکشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1391 00:02
    تفلد ... تفلد ... تفلد وبلاگمون مبارک تفلد ... تفلد ... تفلد وبلاگمون مبارک تفلد ... تفلد ... تفلد وبلاگمون مبارک تفلد ... تفلد ... تفلد وبلاگمون مبارک تفلد ... تفلد ... تفلد وبلاگمون مبارک تفلد ... تفلد ... تفلد وبلاگمون مبارک و مثل برق و باد گذشت و وبلاگ پیراشکی و پیراشکی خور یکساله شد پس... تفلد ... تفلد ... تفلد...
  • ..........!!!!!!!!!! پنج‌شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1391 23:23
    واقعا روزگار چقدر سخته دیروز با همخونه ایهام داشتم میرفتم دانشگاه خیلی شادوسرحال بودم.همینموقع بود که جلوی میوه فروشی یه پدری را دیدم که دست دختر کوچکش که 7 یا 8 سال بیشتر نداشت توی دستش بود.همون موقع دختر از باباش نمیدونم کدوم میوه رو خواست که پدرش در جوابش گفت الان گرونه باشه بعد که ارزونتر شد واست میخرم. اون لحظه...
  • از الاغ درس بگیریم.... دوشنبه 7 فروردین‌ماه سال 1391 18:26
    کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد. کشاورز هر چه سعی کرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد. برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بمیرد و زیاد زجر نکشد. مردم با سطل روی سر الاغ هر بار خاک می ریختند اما الاغ...