نوشته های پیراشکی و پیراشکی خور

من ( پیراشکی خور) و عسلم ( پیراشکی) اینجا حرفامون را می نویسیم

نوشته های پیراشکی و پیراشکی خور

من ( پیراشکی خور) و عسلم ( پیراشکی) اینجا حرفامون را می نویسیم

پدر...

سلام دوست جونیا

امیدوارم همتون خوب باشید

ولی من و پیراشکی خور جونم اصلا خوب نیستیم

آخه بابای پیراشکی خور جونم توی یه حادثه رانندگی رفت پیش خدا و ما رو تنها گذاشت

دوست جونیا برای باباییمون دعا کنید آخه خیلیییییییییی بابای خوب و دوست داشتنیی بود


پیراشکی خور جونم تسلیت میگم




پی نوشت: ببخشید دیگه حوصله ندارم بیشتر از این بنویسم.

نظرات 1 + ارسال نظر
یاسمین جمعه 29 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 12:45 ق.ظ http://donyayeyasamin.blogsky.com

آخیییییییییییییییییییی
تسلیت میگم خدا رحمتشون کنه و به دخترش صبر بده آخه دخترا بابایی ان خیلی سختی...

مرسی عزیزم.
واقعا خدا به یه دونه دخترش صبر بده.خیلی واسش سخته

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد