نوشته های پیراشکی و پیراشکی خور
من ( پیراشکی خور) و عسلم ( پیراشکی) اینجا حرفامون را می نویسیمنوشته های پیراشکی و پیراشکی خور
من ( پیراشکی خور) و عسلم ( پیراشکی) اینجا حرفامون را می نویسیمدرباره من
ما دونفریم....!!!!
پیراشکی:
خانم خانوما _ آزادشهر
پیراشکی خور:
گل پسر - محمودآباد
ادامه...
پیوندها
- تارنمای محمد آقایی
- اشعار عاشقانه
- به قلم آنها که به بهــشت نمی روند
- گلهای زندگی
- •*..*•..•*..*•.عشق عشق عشق..•*..*•..•*..*•.
- حرفهای ناتمام
- زن امروز
- Scent of a man
- ازدواج نوشت
- لیالی لیلی
- دل نوشته ها!!!!!!!!
- به قلم آنکه به بهشت می رود .
- گیتار تنهایی
- رویای نیمه شب تابستانی...
- جملات زیبا
- باشماق
- کافه ی جوان
- سفید برفی
- کامران نجف زاده
- ·•●اَشــ ــــــکِ اَنـ ـــــــار...●▪·
- تا شقایق هست زندگی باید کرد
- همینه که هست....
- دست ِ خالی ِ دل
- تنها برای تو می نویسم
- دانش دوست ما
- فدایی انقلاب
- گمنام سایبری
- تنزیل
- ساناز
- جایی برای براورده شدن ارزوها
- بر پدر مادر کسی که اینجا اشغال بریزه
- خدا برایم کافیست!
- شاهزاده کوچولو
- و ناگهان چه زود دیر میشود...!
- موسیقی
- دانلود کتاب الکترونیکی
- یکی بود یکی نبود
- قاب خاطرات
- الهی به امید تو
- ✿✿✿سایه روشن✿✿✿
- مرا به ذهنت نه به دلت بسپار
- به دنبال خوشبختی
- بر مل مل ابر سپید
- والاترین مهمان دنیا
- ✿ ♪ ღ ♫ پشت خط زندگی ♫ ღ ♪ ✿
- وبلاگ شخصی گروه badnam BAX
- همدل
دستهها
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- مهر 1392 1
- شهریور 1392 5
- بهمن 1391 1
- آبان 1391 3
- مهر 1391 4
- شهریور 1391 2
- مرداد 1391 1
- تیر 1391 3
- خرداد 1391 7
- اردیبهشت 1391 1
- فروردین 1391 2
- اسفند 1390 3
- بهمن 1390 1
- دی 1390 2
- آبان 1390 2
- مهر 1390 1
- شهریور 1390 2
- مرداد 1390 4
- تیر 1390 4
- خرداد 1390 11
- اردیبهشت 1390 7
آمار : 37725 بازدید
Powered by Blogsky
پیراشکی و پیراشکی خور
جمعه 30 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:32 ب.ظ
همیشه باید نوه ای باشه ...
سلام خانوم
کلافگی هم مزه خودشو داره فقط باید باهاش بسازی و دمخورش نشی
چه خبر؟
سلام گلم
(( دادند به ما دلی و گفتند بسوز ، دیدند که سوختیم گفتند بساز ))
نمیشه باهاش ساخت
خبری نیست.مثل همیشه درس و دانشگاه
تاوقتی بود من همیشه باید این کارا می کردم....چقدر دلم تنگ شده برای سوزن نخ کردن ...چه قدر دلم تنگ شده برای مادر بزرگم.
مادر بزرگا واقعا یه نعمتند.
من 2 تا دارم ولی خیلی کم بهشون سر میزنم
لبخندت را چند صباحیست ندیده ام
برای دلم لحظه ای بی بهانه بخند
از همین فاصله هم زیباییش را حس میکنم...
دلم تنگ تنگه واسه خاطراتت که کهنه نمیشن
دلم تنگ تنگه برای یه لحظه کنار تو بودن
آپم
ممنون از وبلاگ زیباتون.
خوشحال میشم به منم سر بزنید.
مرسی گلم
خواستم بیام بهت سر بزنم ولی آدرس وبلاگتو نداشتم.
سلام دوست گلم
تولد وبلاگمه خواستی بیا پیشم
هر چند دیر شده ولی چشم میام
بدی کلافه بودن اینه که نمی تونی هیچ کاری بکنی تا از کلافگی در بیای حتی کار هایی که عاشقشون بودی....
من که این طوری ام ...
خیلی بده یه کاری رو بخوای بکنی ولی حسش نباشه....
منم همینطوریم وقتی کلافه باشم هیچکاری نمیتونم بکنم...